Thursday, August 04, 2005

نهادينه نمودن ارزشيابي مستمر
محمد حسن زمانی پور
وبلاگ مند حسن


مقدمه
وقتي قصد آن داريم كه از ارزشيابي مستمر و به خصوص فعاليت هاي خارج از كلاس براي رسيدن به اهداف آموزش عمومي و محورها و موضوعات مورد اشاره صحبت به ميان آوريم ، محتاج بحثي طولاني ، شامل سابقة تاريخي ارزشيابي و ارائة تعاريف مختلف در حوزه هاي گوناگون است كه در اين مختصر جاي نخواهد داشت . ولي در هر صورت با توجه به تجربياتي كه در ارتباط با مسايل مختلف امتحانات دو نوبت موجود بود و نظر به اينكه در مقام معلم ، مدير آموزشگاه ، كارشناس آموزش ابتدايي ، به شكل هاي مختلف با موضوع از نزديك در ارتباط بودم و حتي زماني مدرس كلاسهاي آموزش ضمن خدمت امتحانات دو نوبته بودم ، لذا تصميم به نگارش اين مقاله گرفتم .
در اين مقاله سعي كرده ام ابتدا تعاريف مشخصي از ارزشيابي داشته باشم ، سپس هدف ارزشيابي بررسي و در ادامه لزوم تغيير در آموزش و نحوة ارزشيابي مورد بحث قرار گرفته است . در ادامه ، آيين نامة امتحانات دو نوبته را بررسي و مفاهيم جديد و مرتبط با موضوع را دقيق تر بحث نموده و در پايان پس از يك نتيجة گيري كلي ، پيشنهاداتي به نظر رسيده كه ارائه شده است .

ارزشيابي چيست ؟

معمولا وقتي صحبت از ارزشيابي به ميان مي آيد ابتدا بايد روي وجوه مختلف آن بحث و در رابطه با اين موضوع توافق به عمل آيد كه اصولا ارزشيابي چيست و جايگاه آن در تعليم و تربيت ما در كجا قرار دارد ؟
معمولا كلمة ارزشيابي ما را متوجه مفاهيم و كلمات ديگري نيز مي كند . امتحان ، اندازه گيري و آزمون . در روشهاي سنتي آموزش و پرورش ، امتحان به عملي گفته مي شود كه در پايان هر يك از سه ماهه يا نيمسال تحصيلي براي اندازه گيري ميزان آموخته هاي شاگردان و تعيين قبول شدگان و مردودين به منظور ارتقاي شاگردان از كلاسي به كلاس ديگر يا از واحدي به واحد ديگر انجام مي گرفت و مي گيرد .
اندازه گيري در آموزش و پرورش عبارت از به دست آوردن اندازه ها و اطلاعات مربوط به ويژگي خاص به صورت كميت است . و آزمون يكي از وسايل اندازه گيري فعاليت هاي آموزشي و پيشرفت تحصيلي شاگردان است و معمولا به سوالاتي اطلاق مي شود كه در اختيار شاگردان قرار مي گيرد تا بدان پاسخ گويند .ارزشيابي نيز فرآيندي است منظم براي تعيين و تشخيص ميزان پيشرفت شاگردان در رسيدن به هدف هاي آموزشي است .
فارغ از تعاريف فوق و با بررسي آنچه تاكنون در مدارس ما انجام گرفته است تمام مسايل حول موضوعي به نام امتحان قرار دارد و از آنجا كه مبناي تصميم گيري براي آيندة دانش آموز و دانشجو است ، معمولا ترس و اضطراب زيادي آنان را در بر مي گيرد .
فراگير در يك شب مي خواهد جبران يك ترم يا سال تحصيلي خود را بنمايد و شب امتحان براي جواب دادن به سوالاتي آماده مي شود كه اكثرا در سطح دانش آماده شده است . سوالاتي كه معمولا پس از گذشت يكي دو روز از برگزاري امتحان ، چيزي در ذهن فراگير باقي نمي گذارد . اصطلاحاتي كه در فرهنگ عمومي مردم ما وجود دارد ناشي از همين اضطراب است . مطالعة آزاد ، شب امتحان و فاصله بين امتحانات براي مطالعة بيشتر و كسب نمرة بهتر . متاسفانه اين موضوع از كلاس اول ابتدايي تا آخرين سطح تحصيلي دانشگاهي وجود داشته و دارد . دانش آموز ابتدايي ترس شب امتحان دارد و دانشجوي دكترا هم به همين شكل ، حتي مهم نيست فرد در آينده چه شغلي خواهد داشت ، مهندس مكانيك امتحان كتبي خواهد داد ، همانطور كه يك دانشجوي رشتة ادبيات اين كار را انجام مي دهد . اگر ذهني خوب داشته باشي وخوب هم بخواني وبر تستها مسلط شوي ، در كنكور موفق خواهي بود . كنكوري كه دانشجو را با هر علاقه و نياز فقط به چالش امتحان كتبي مي كشد و البته در اين ميان اضطرابها هم در حد بالايي وجود دارد و همه فراگيران را همراهي مي كند .

هدف ارزشيابي

معلم در برنامه ريزي تدريس و تصميم گيري در جريان فعاليت هاي آموزشي ، به اطلاعات معتبري در زمينة توانايي ، آمادگي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان و بازده فعاليت هاي كلاسي نياز دارد . ارزشيابي چنين اطلاعاتي را در سه مقوله در اختيار او قرار مي دهد .اشكالات موجود در طرح درس ، از نقطه نظر هدف ها ، محتوا ، روشها ، مواد و وسايل آموزشي و عناصر ديگر و نيز تواناييها و زمينه هاي علمي شاگردان و آمادگي آنها براي آموزشهاي بعدي و همچنين ميزان پيشرفت تحصيلي شاگردان و كارآيي تدريس ، كه البته با بررسي ارزشيابي هاي موجود كه توسط معلمين ، دبيران و اساتيد انجام شده و مي شود متاسفانه به اين موضوع مي رسيم كه هدف ارزشيابي در همان حد ميزان پيشرفت تحصيلي فراگير باقي مي ماند كه آن هم فقط از طريق آزمونهاي كتبي سنجيده مي شود .
براي ارزشيابي مراحل مختلفي را ذكر كرده اند :
1- تعريف صفت يا خصيصة مورد اندازه گيري
2- تعيين يا ساختن ابزار اندازه گيري
3- انتخاب يا ساختن مقياس اندازه گيري
4- انجام عمل اندازه گيري
5- سنجش و ارزشيابي
در اولين مرحله بايد مشخص كنيم كه چه چيز را مي خواهيم اندازه بگيريم ؟ صفتي مانند وزن يا رنگ را به راحتي مي توان تعريف كرد ولي ميزان يادگيري دروس مختلف صفاتي هستند كه بايد تعريف شوند .وقتي صفت مورد اندازه گيري را مشخص كرديم ، ابزار اندازه گيري آن صفت را نيز بايد تهيه كنيم كه ابزارها متعدد مي شوند و از اينجا است كه اشكالات در ارزشيابي خود را نشان مي دهند . چون ما براي صفت هاي متعددي كه قصد اندازه گيري داريم فقط به يك ابزار رسيده ايم و آن هم برگزاري آزمونها و پرسشهاي كتبي است كه موضوع روايي و اعتبار اين آزمونها نيز جاي بحث دارد .
وقتي با اين اشكالات مواجه مي شويم ، بلافاصله اين سوال پيش مي آيد كه يك برنامة ارزشيابي چه ويژگيهايي بايد داشته باشد ؟ يك برنامة ارزشيابي مناسب بايد در جهت بررسي و برآورد تحقق اهداف درس باشد و اهداف حوزه هاي مختلف يادگيري ( شناختي ، عاطفي و رفتاري ) را پوشش دهد . همچنين با محتواي آموزشي ، تجارب و فعاليت هاي يادگيري و روش هاي تدريس هماهنگي و تناسب كامل داشته باشد و مهمتر از همه اينكه بخشي از برنامه هاي يادگيري دانش آموزان باشد و تنها وسيله اي براي قضاوت در مورد صلاحيت هاي آنان براي عبور از يك دورة تحصيلي و ورود به مرحله و دورة بعد نباشد و در نهايت موجب ايجاد دلهره و نگراني در آنها نگردد.

لزوم تغيير در آموزش و ارزشيابي

تغييرات به وجود آمده در كشور و جهان و اينكه به دليل توسعة ارتباطات جمعي ، شاگردان حداقل از كتابهاي درسي خود بسيار جلوتر مي باشند ( گرچه جلوتر بودن آنها از معلمين و اساتيد خود جاي بحث و بررسي جداگانه را دارد) لزوم نوآوري در ارائة روشهاي تدريس به وجود آمد . معلمين كه با روشهاي تدريس سخنراني و حداكثر يكي دو روش ديگر عادت كرده بودند ، اينك با بحث هاي جديد مواجه مي شدند ، آموزش گروهي ، تهيه چك ليست انتظارات و ... و خلاصه اينكه دانش آموزان خود را به گونه اي تربيت كنيد كه آنها در تعامل با يكديگر دانشي را بياموزند . عملكردهاي آنها را تقويت كنيد . ديگر آنها شنوندگان صرف نباشند كه هر چه شما مي گوييد به گوش جان خريدار باشند . به آنها ياد بدهيد كه پرس و جو كنند و محققاني خوب شوند . ديگر شما به آنها ياد ندهيد ، بلكه بر كار آنها نظارت كنيد تا خود در تعامل با هم ياد بگيرند . منابع را به آنها معرفي كنيد تا خود به بسط دانش خود بپردازند .
وقتي روشهاي تدريس تغيير مي يابد الزاما نوآوريهايي نيز بايد در نحوة اندازه گيري و سنجش پيشرفت تحصيلي فراگيران بايد به وجود آيد . ولي روشهاي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي همگام با تغيير برنامه هاي درسي و روشهاي تدريس پيش نرفته است .
از حدود چهل سال پيش روشها و ابزار جديدي براي اندازه گيري و سنجش پيشرفت تحصيلي يادگيرندگان طرح ريزي و ابداع شد كه با يك فاصلة زماني نسبتا طولاني اين روشها و ابزار كم كم در ايران نيز مطرح گرديد :
1- تاكيد بر اندازه گيري مهارتهاي تفكر و مهارتهاي يادگيري فراگيران
2- به كارگيري روش ها و ابزارهاي اندازه گيري نوين
3- تاكيد بر ارزشيابي تدريجي به جاي ارزشيابي نهايي
4- توجه به ارزشيابي هاي گروهي
5- توجه به ارزشيابي فردي و گروهي
6- ارزشيابي در خارج از چهار ديواري مدرسه و كلاس درس
7- ارزشيابي پوشه اي
8- تاكيد بر تفكر واگرا ، همگام با تفكر واگرا
در ارزشيابي سنتي تاكيد بر ميزان محفوظات و معلومات و توانايي پاسخ گويي به پرسشهاي كليشه اي و مانند كتاب بود . در حالي كه اكنون و با ارائة روش تجربي انتظار هست در ارزشيابي به توانايي مشاهدة دقيق ، ميزان و نحوة جمع آوري اطلاعات ، فرضيه سازي ، قدرت پيش بيني و ... دانش آموزان توجه شود و انتظار است علاوه بر روشهاي سنتي كه محدود به آزمونهاي مداد و كاغذ بود ، مهارتهاي عملكرد فراگيران از راههاي ديگر مانند انجام پروژه هاي تحقيقاتي ، مطالعات كتابخانه اي ، تهيه گزارش از بازديدهاي علمي ، مقاله نويسي و نظاير آن مورد اندازه گيري و سنجش قرار گيرد .
از آنجا كه در گذشته بر ارزشيابي پاياني و نهايي تاكيد مي شد ، اينك توصيه مي شود كه به ارزشيابيهاي تدريجي و مرحله اي توجه شود و دريك ارزشيابي تدريجي نيز به آنچه در آن روز حاصل مي شود استناد ننمايند . بلكه چند بار در طول دوره اين موضوع تكرار شود تا هم از خطاهاي موجود در ارزشيابي كاسته شود و هم فراگير فرصت داشته باشد از طريق اين ارزشيابي به كنترل يادگيري هاي خود پرداخته و مشكلات خود را بهبود بخشد .
به عنوان مثال در ارزشيابي تدريجي هديه هاي آسمان كلاس دوم دبستان از معلمين خواسته شده كه بر اساس چك ليست انتظارات كه شامل هدف هاي تدريس هم مي تواند باشد ، چند دانش آموز را به طور اتفاقي زير نظر بگيرند تا متوجه شوند كه آيا آنها به اهداف درس رسيده اند يا خير ؟ يا مهارت او را در انجام اعمال وضو زير نظر بگيريد كه آيا او اعمال را در مرحلة اول فقط به ترتيب انجام مي دهد يا خير ؟ در اينجا دقيقا آنچه را كه قرار است توسط معلم ارزشيابي شود مشخص گرديده است . معلم در اولين مشاهده متوجه مي شود كه دانش آموز به چند هدف نايل نشده است ، پس نمره اي كه حتي مي تواند كيفي باشد براي او در نظر مي گيرد ، ولي اين نمره ثابت نخواهد بود . ممكن است دانش آموز با مشاهدة اعمال ديگران هنگام وضو گرفتن ، يادگيري هاي خود را كنترل نموده و اشكالات يادگيري خود را بهبود بخشد . پس معلم در مشاهدة سوم يا چهارم خود متوجه مي شود كه دانش آموز به هدف رسيده و در اينجا نمرة قبلي داده شده نيز قابل تغيير خواهد بود .
اهداف دقيق و خوب انتخاب شده اند . ولي به نظر مي رسد در جهت نيل به اهداف ، ابزارها يا مناسب انتخاب نشده اند يا به طور كلي برنامه ريزان نتوانسته اند ابزار مناسب را در اختيار اساتيد قرار دهند تا اهداف ترسيم شده براي دانش آموزان توضيح داده شود و منجر به يادگيري شده و در نهايت موجبات ارتقاي فرد را فراهم كند .
از روش هاي ديگري كه براي ارزشيابي نام برده شده ، موضوع پوشه كار است كه مجموعة فعاليت هاي فردي يا گروهي كه شامل نمونه گزارشها ، انشاها ، مقالات ، دست ساخته ها و ... است در يك فايل يا پوشه مخصوص نگهداري مي شود و استاد بر اساس آنها در مورد جريان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ، به والدين ، مشاوران و مدير مدرسه گزارش مي دهد .

امتحانات دو نوبتي

بر اساس نيازها و رويكردهاي جديد در ارزشيابي پيشرفت تحصيلي و به منظور افزايش پايداري و كاربست آموخته ها در حل مسائل زندگي به ارزشيابي هاي مستمر ، آزمونهاي عملكرد تكاليف ، فعاليت هاي خارج از كلاس مرتبط با درس ، توجه و اهميت ارائة بازخوردهاي اصلاحي به دانش آموزان در جريان يادگيري و در كنار ارائة‌ نمرات پاياني ، آيين نامة امتحانات دو نوبتي تدوين و جهت اجرا به مناطق و نواحي آموزش و پرورش ابلاغ گرديد
در آيين نامة مذكور براي اولين بار مفاهيم جديدي مطرح شده است . ارزشيابي مستمر ، پرسش هاي تدريجي ، فعاليت هاي خارج از كلاس مرتبط با درس و ارائة بازخوردهاي اصلاحي به دانش آموزان . و در دنبال جزوة مذكور سعي نموده است تحت عنوان چند تذكر و توصيه مهم ، مفاهيم جديد را تا حدي توضيح دهد .ارزشيابي پاياني نتايج و ارزشيابي مستمر فرآيند يادگيري را مورد بررسي قرار مي دهند و از نظر موضوع و هدف متفاوت هستند . اين توضيح و توضيحات ديگر در ارتباط با ارزشيابي مستمر كه منظور از آن امتحانات پاياني مكرر نيست و نحوة ارائة فعاليت هاي مرتبط با درس و خارج از كلاس به دانش آموز و حتي حذف نمره در فعاليت ها و عملكردهاي دانش آموز و دادن بازخورد به او ، نمي تواند ارزشيابي هاي پاياني و مستمر را به خوبي براي آموزگاران و دبيران تبيين كند . حتي وقتي عنوان مي شود كه موضوع ارزشيابي هاي پاياني و مستمر متفاوت است افراد با آن برخورد دوگانه دارند بدون آنكه واقعا موضوع براي آنها توضيح داده شده باشد . در اين ميان آنچه را كه همه از ارزشيابي مستمر ظاهرا متوجه شدند ، مسالة پوشة كار بود.
پوشه كه مشخص است برگه اي مقوا كه تا شده است ، مي باشد و حاصل كارهاي دانش آموزان در آن قرار داده مي شود . بالاخره جايي براي فعاليت و اينكه همه ارزشيابي مستمر را متوجه شديم ، پيدا شد ! حالا تكليف براي دانش آموزان تعيين كنيد ، نوع آن مهم نيست . به موضوع آزمونهاي عملكردي هم توجه چندان نداريم و در واقع آنها را اصلا متوجه نشده ايم كه چيست ؟! وقتي امتحانات كتبي و پاياني مكرر در پوشه جاي مي گيرد ، براي درس هاي مختلف هم بايد تكليف پوشه كاري داده شود . نقشة ايران را رسم كنيد . شكل سلول را بكشيد . معني شعر را بنويسيد . و در كلاسهاي بالاتر ، متن انگليسي را ترجمه كنيد . ترجمة اخبار عربي شب قبل را به فارسي بنويسيد . در بارة انرژي تحقيق كنيد . همه و همه كاغذهايي شدند براي قرار گرفتن در چيزي به نام پوشة‌ كار . حتي چون تحقيق هاي تهيه شده بدون برنامه ريزي و آموزش صحيح بودند ، صرفا از يكي دو كتاب رونويسي شده بودند و طبيعي است نوشته اي بدون تحقيق به معني واقعي ارائه شده بود . در بازديد از مدارس هم چيزي پيدا شد كه مورد توجه افراد بازديدكننده باشد . پوشه هاي كار دانش آموزان را بياوريد ! هر چه پوشه ها بيشتر ورق داشته باشد لابد معلم هم فعاليت بيشتري داشته است ! و در گزارش بازديد درج مي شد كه پوشه هاي كار بازديد وبررسي شد خوب و منظم تنظيم شده بود . بدون آنكه از طرف بازديد كننده بازخوردي داده شده باشد و حتي نمونه اي از آزمونهاي عملكردي به معلم ارائه شود و گفته شود كه پوشة كار يك روش است و نمي تواند تمام امتحانات دو نوبتي باشد .
در ارزشيابي مستمر دقت داشته باشيد كه اگر دانش آموز شما ، روز بعد از تدريس در رابطه با معني فلان شعر ، سخنراني داشت يا به صورت گروهي همان شعر را در قالب نمايش اجرا كردند ، اين هم فعاليت خارج از كلاس است و در ارزشيابي مستمر مي توان به آن نمره هم داد . خلاصه فعاليت هاي مختلفي به معلم ارائه نشد تا او بتواند با توجه به موقعيت جغرافيايي ، تعداد دانش آموزان كلاس ، استعداد و سطح عملكرد و علايق دانش آموزان ، سطح سواد اوليا ، كتابخانة مدرسه و ... حداقل يك آزمون عملكردي را طرح و در ارزشيابي مستمر به آن توجه كند ، آن وقت افراد بازديد كننده هم بدون هدف نيامده اند از پوشه كار سوال كنند .
وقتي برخوردها با ارزشيابي مستمر ،‌منحصر به بررسي پوشة‌ كار و تكاليف بدون هدف شد ، نقش اين ارزشيابي و فعاليت هاي خارج از كلاس نيز محدود به همان سوالات تدريجي معلم مي شود و از آنجا كه اكثر فعاليت هاي خارج از كلاس طرح شده صرفا به عنوان رفع تكليف بود و حتي برخي از تكاليف ، موجب استرس در خانواده ها شد كم كم مقاومت هايي نيز از طرف اوليا شكل گرفت و معلمين هم چون مي دانستند پس از يكي دو بازديد پوشة‌ كار فراموش خواهد شد ، لذا و متاسفانه اين فعاليت نيز راه به جايي نبرد و ثمره اي خوب براي دانش آموزان نداشت .

مشكلات ما

در حالي كه از مسائل مختلفي در ارتباط با امتحانات دو نوبته صحبت كرديم و همان طور كه مي دانيم همزمان هم صحبت از حذف امتحان در پايه هاي اول و دوم و سوم ابتدايي است ، مواجه با مشكلاتي هستيم كه دقيقا و مسلما روي برنامه تاثير منفي مي گذارند كه عدم اطلاع از آنان يا بي توجه بودن به آنان باعث بروز خساراتي مي شود و مسلما برنامه را به اهداف خود نمي رساند .
در حالي كه ما صحبت از كار گروهي داريم و به خصوص در درس علوم اين كار را چند سالي با معلمين به بحث گذاشته ايم و در حالي كه صحبت از روشهاي جديد تدريس مي شود ، هنوز ما روشهاي گذشتة خود را براي تشويق دانش آموزان داريم . اگر نظر بر اين است كه دانش آموزان در يك محيط كاملا تعاملي خود به خلق دانش بپردازند و در ارتباط با يكديگر و از يكديگر بيشتر و بهتر بياموزند ، در پايان يك تدريس و پس از رسيدن به نتيجه توسط خود دانش آموز قرار است چه كس يا كساني تشويق شوند ؟ وجود كمد جوايز در مدارس ( به خصوص ابتدايي ) تاييدي بر اين حرف است كه هنوز ما تفكر و عملمان يكسان نشده است . از يك طرف تاكيد بر كار گروهي داريم و از طرف ديگر و در نهايت اين فرد است كه تشويق مي شود .
به رفتار مديريت ها و سازمانها در چند سال گذشته دقت كنيد . ابتدا ادارات و سازمانها و نهادهاي ديگر موضوع تشويق دانش آموزان ممتاز كاركنان تحت پوشش خود را مطرح كردند پس از چند سال آموزش و پرورش نيز دنباله روي آنان شد و آن وقت نمرات 20 بود كه داده مي شد . اصلا مسابقة‌ همه شده كسب نمره 20 به هر قيمتي ! و در دنبال تشويق است كه رديف مي شود . حال آموزش و پرورش در اين ميان مي خواهد موضوع نمرة مستمر را مطرح كند و در دنبال بحث ارزشيابي كيفي را مطرح كند و اينكه در پايان سال قرار بر اين است كه دانش آموزان بدون توجه به نمرة عددي و با استفاده از چك ليست انتظارات معلم و پوشة كار ، ارزشيابي شده و معلم نظر دهد كه آيا او استحقاق رفتن به پاية بالاتر را دارد يا خير ؟ فكر مي كنيد با توجه به آن سابقة ذهني آيا آموزش و پرورش مي تواند در انجام اين كار موفق شود ؟ و آيا ما مي توانيم در كوتاه مدت با فرهنگ سازي مناسب اين موضوع را براي خانواده ها توجيه كنيم؟ودر انجام برنامه نيز موفق باشيم ؟
به برنامه برگزاري كنكور و به طور كلي امتحانات در ديگر دوره ها و دقت كنيد . مي خواهيم بحث عدم توجه به نمره را نهادينه كنيم ، آيا مي توانيم كاري كنيم كه هنگام برگزاري امتحان ورودي دانشگاه ها به عملكرد دانش آموزان توجه كنيم و بر اساس عملكرد آنان ، در بارة ادامه تحصيل آنان در دوره هاي عالي تصميم گيري نمائيم ؟ قرار بر اين است كه گروهي سال آيتده در دانشگاه ها وارد شوند ، بدون توجه به رشته اي كه آنان قصد ادامه تحصيل در آن را دارند ، همه به چالشي به نام كنكور فراخوانده مي شوند . آنكه قصد ادامه تحصيل در رشتة ادبيات را دارد بايد به سوالات كتبي پاسخ دهد كه همه متاسفانه در سطح دانش هم مطرح شده اند . همچنان كه دانشجوي آيندة مهندسي ساختمان نيز به سوالات كتبي پاسخ مي دهد . اگر ذهني داري كه گنجايش كلي مطلب را دارد بفرما . در غير اين صورت ...! ملاحظه كرديد مشكلات ما براي برگزاري امتحانات بسيار است . آن وقت در اين ميان به ارزشيابي مستمر در پايه هاي ابتدايي رسيده ايم . هنوز ما در برنامه هاي نظارتي و ارزشيابي خود در تمام مكانها و ادارات مشكل داريم ، توجه خود را به حق متوجه موضوعي خاص و در دوره اي خاص كرده ايم . و انتظار اجراي سريع برنامه ها را هم داريم .
برنامه ريزاني كه تصميم به تغيير كتاب هاي علوم گرفتند ، ابتدا اهداف را به خوبي ترسيم كردند . حداقل نگرشي در تعداد زيادي از معلمين به وجود آمد ولي آنها نيز وقتي به مباحث چك ليست انتظارات رسيدند در بن بستي به نام ارزشيابي گرفتار شدند كه متاسفانه عدم توجه معلمين به آن ، كل برنامة جديد آموزش علوم را زير سوال برد ، گرچه كوشش ها خيلي خوب و سازمان يافته بود .پس از آن مسئولين وزارت با اين فكر كه در كليه اساتيد اين تغيير نگرش به وجود آمده موضوع امتحانات دو نوبتي را مطرح كردند و از آنجا كه تصور دارند معلمين به اهداف ارزشيابي مستمر و نحوة آن مسلط شده اند بحث حذف امتحان را از پايه هاي اول و دوم و سوم مطرح كرده اند و انتظار دارند معلمين با استفاده از چك ليست انتظاراتي كه تهيه مي كنند ، بتوانند در رابطه با دانش آموزان اظهار نظر كنند . در حالي كه معلمين هنوز در ابتداي راه ارزشيابي هاي مستمر هستند و به خيلي از اهداف نايل نشده اند يا نخواسته اند كه مجري آن باشند چرا كه اجراي آزمون هاي عملكردي و ارزشيابي مستمر مناسب ، مسلزم تغيير در روشهاي تدريس است كه معلمين در برابر آن هم مقاومت نشان مي دهند .

پيشنهادات

1- براي اجراي هر برنامه اي تهيه ابزار مناسب اولين گام است و يكي از ابزارهايي كه در اختيار همة شاگردان و معلمين مي باشد كتاب درسي است . با يررسي كتاب هاي درسي متوجه مي شويم كه متاسفانه حجم كتب ها به قدري زياد است كه معلم از فرصت محدود خود فقط مي تواند انتقال دهندة معلومات به شاگردان باشد . براي يك پاية تحصيلي (مثل پنجم ابتدايي) مقدار مفاهيمي را كه دانش آموزان در درس اجتماعي بايد مسلط شوند را بررسي كنيد تا متوجه حجم غير معمول كتاب هاي درسي شويد . متون كتاب ها نيز به گونه اي تنظيم شده كه همه چيز را آماده در اختيار دانش اموزان قرار مي دهد و جاي هيچ گونه تحقيق و پرس وجويي در اكثر آنها نيست . در حالي كه امكان دارد با تقليل حجم كتاب و با استفاده از عكس هاي زيبا و جالب ، تعميق بيشتر مطالب آموخته شده را فراهم نمود . البته لازم به تذكر است كه در كتاب هاي جديدالتاليف ابتدايي و راهنمايي خوشيختانه قدم هاي اوليه برداشته شده است . ولي لازم است اين برنامه به ديگر كتاب ها نيز تسري يابد . مولفين كتاب هاي علوم ، فارسي جديد ، هديه هاي آسمان و حتي قرآن كليه پايه هاي ابتدايي و همچنين جغرافيا ، عربي و قرآن پايه هاي راهنمايي اقداماتي انجام داده اند ولي فعاليت ها بهتر و بيشتر بايد ادامه پيدا كند .
2- وجه ديگر برنامه آموزشي ، دانش آموزان هستند . آن هايي كه انتظار داريم آزمونهاي عملكردي يا ديگر فعاليت هاي مربوط به خارج از كلاس را به عنوان تكليف انجام دهند تا امكان اختصاص نمره اي به آن ها فراهم شود . ولي آن ها را نيز متاسفانه و به هر حال از دست داده ايم . با بررسي وضعيت تحصيلي دانش آموزان و اوقات فراغت زيادي را كه در اختيار دارند متوجه مي شويم كه اولا رغبت به ادامه تحصيل در پايه هاي بالاتر تحصيلي به مرور كم مي شود و از طرف ديگر اوقات فراغت دانش آموزان متاسفانه در پاي تلويزيون به هدر مي رود . وقتي تلويزيون تمام برنامه آموزشي مي شود ، از فرد انسان جديدي مي سازد و حتي طبيعت او را عوض مي كند و دانش آموزان ما هم تمام برنامه ها را مي بينند و برنامه ها نيز بدون هيچ تذكري به آنتن مي رود . پس تلويزيون و برنامه سازان آن دارند نسل جديدي را مي سازند و در اين ميان آموزش و پرورش نيز وظايف خود را تعطيل يافته مي بيند . در هر صورت براي هر اقدام آموزشي ، هماهنگي با كليه دست اندركاران وسايل ارتباط جمعي لازم است تا فلان روزنامه ، هفته نامه يا راديو ، تلويزيون بدون آگاهي لازم سخن نگويند وباعث تخريب فعاليتهاي آموزشي شوند .كارشناسان آموزشي بايد رسانه هاي گروهي و تلويزيون را تحت فشار قرار دهند تا با آموزش خانواده ها آن ها را به عواقب پخش فيلم هاي خشن و... آگاه گردانند و وقتي با برنامه ريزي لازم توانستيم كودك را تا حدي از پاي تلويزيون جدا كنيم آن وقت شايد بشود از فعاليت هاي خارج از كلاس هم سخن گفت . البته در اين قسمت مي توان از تلويزيون هم به شكل ديگري بهره برد يعني اگر نتوانستيم در آن تاثير داشته باشيم حداقل برنامه هاي آن را به خدمت آموزش و فعاليت هاي مستمر در آورد . در هر صورت شايد اين گره اي باشد كه امكان باز كردن آن به طور كلي امكان نداشته باشد .
3- از وجوه مهم برنامه آموزشي اساتيد اعم از معلمين ، دبيران و استادان دانشگاه هستند و تا وقتي كه آنها تحت آموزش صحيح و مستقيم قرار نگيرند ، طبيعي است كه برنامه آموزشي نيز به مقصد نخواهد رسيد . در ارتباط با ارزشيابي مستمر و فعاليت خارج از كلاس ، ابتدا لازم است آموزش هاي داده شده مورد تجديد نظر قرار گيرد و حتي بر روي آنها يك خط قرمز كشيده شود . پس دو باره و با استفاده از افرادي كه كاملا بر روش هاي علوم و آزمون هاي عملكردي آشنايي دارند مجددا آموزش ضمن خدمت منظمي بايد پايه ريزي كرد و با استفاده از اساتيد محدود ، افراد را تحت پوشش قرار داد .
4- وقتي نظر آموزش و پرورش دورة عمومي تاكيد بر نقش ازشيابي مستمر و فعاليت هاي خارج ازكلاس است ، ابتدا بايد در خود وزارت اين موضوع حل شود كه آيا اصولا اين فعاليت خوب و مناسب است يا خير ؟ و اگر مناسب است اين موضوع نيز توسط معاونت هاي آموزش متوسطه و فني و حرفه اي نيز مطرح و بر آن تاكيد شود و سپس دنبال راهكارهايي باشند كه موضوع در دانشگاهها نيز مطرح شود تا آنها نيز از توجه به حافظه و حافظه پروري اجتناب كنند . آن وقت تازه متوجه مي شوند كه بايد روي نحوة برگزاري كنكور هم تجديد نظر كرد . در هر صورت اگر كليه فعاليت هاي آموزشي به طور واقعي در يك سمت و سو قرار نگيرند راهي كه معاونت آموزش عمومي انتخاب نموده است در حد همان سطوح پايين باقي خواهد ماند . در حالي كه با تسري طرحهاي جديد تدريس به دوره هاي بالاتر ، امكان ارزشيابي هاي بهتر و دقيق تر را ، حتي در دانشگاهها مي توان فراهم نمود .
5- از عوامل موفقيت يك برنامه ، فرهنگ سازي مناسب در بين خانواده ها مي باشد . بايد خانواده ها نسبت به آنچه كه قرار است در طول يك سال تحصيلي براي فرزندانشان اتفاق بيفتد ، آگاه شوند . جلسات آموزش خانواده ، تشكيل جلسات پايه اي با معلم مربوطه و توضيح انتظارات براي اوليا و ... مي تواند به موفقيت برنامه كمك كند . همچنين استفاده از امكانات صدا وسيما مي تواند كمك خوبي به آگاهي والدين در جهت فرهنگ سازي موفق در رابطه با امتحانات دو نوبتي ، ارزشيابي مستمر ، فعاليت هاي خارج از كلاس و در ادامه حذف امتحان از پايه هاي ابتدايي ، باشد .
6- تمام فعاليت ها ، احتياج به منابع خوب كتابخانه اي براي استفادة معلمين ، دانش آموزان و حتي اوليا دارد . لازم است كتابخانه هاي مدارس با توجه به منابع موجود غني تر شود . معلمين هم از آنچه در كتابخانه مدارس است آگاه شوند تا بتوانند موضوعاتي خوب را با توجه به تدريس انجام شده جهت تحقيق آماده كنند . مضافا شبكة اطلاع رساني موجود نيز بايد تقويت شود و حتي داشتن زمان محدودي فقط براي آموزش و پروردر صدا و سيما ، امكان خوبي را در اختيار سازمان ها و وزارت متبوع جهت اطلاع رساني صحيح و دقيق قرار مي دهد .